روزی یه سامورایی به پیش استادی میره و بهش میگه که به من بهشت و جهنم رو نشون بده.
استاد میگه: که تو هنوز ظرفیت پذیرش اونو نداری.
سامورایی از حرف استاد ناراحت میشه و میگه: الان سرتو از تنت جدا می کنم.
استاد میگه: این جهنم توست.
سامورایی از کارش پشیمون میشه و شروع می کنه به عذر خواهی کردن.
استاد لبخندی میزنه و میگه: این بهشت توست.